سلام دوستان خوب
میخوام باهاتون مشورت کنم و واقعا نیاز به همدلی دارم..چند روزه مرتب فکر می کنم این حرفها رو به کدوم یکی از دوستام میتونم بزنم اما هیچکدوم رو مناسب ندیدم.
داستان اینه که من الان یه دختر 27 ساله هستم و خب از خیلی وقت پیش ها یه آقایی رو خیلی دوست داشتم..این آقا یه شخصیت معروف و شناخته شده است تا حدی و از من هم 11سال بزرگتر اما خب هیچ وقت توی این سالها موقعیت آشنایی پیش نیومده بود تا چندین ماه پیش که من دیدار کوچیکی باهاش داشتم و چندین بار هم بعدا مسیج دادیم به همدیگه..خب این آقا بسیار آروم و مهربونه و جواب من رو هم همیشه با خوشرویی داده..و قرار شده من یه بار ایشون رو برای یه کار مربوط به حرفه ملاقات کنم..ایشون هم استقبال کردن..
بعد از این اتفاقات من ناگهان تمام اون احساساتی که تو این سالها بهش داشتم و سرکوب کرده بودم فوران کرده..و به طور جنون آوری ریخته ام به هم..به طوریکه مرتب چک می کنم که ازش پیامی دارم یا نه و وقتی میبینم ندارم کلافه میشم و اصلا هم دوست ندارم شبیه یه آدم آویزون به نظر بیام که هر بار خودم سر حرف رو باز کنم..
دوستان عزیز توجه داشته باشند من 27 ساله و دانشجوی دکترا هستم! پس لطفا فکر نکنید که با احساسات جو زده یه تینیجر روبرو هستین
الان کمک کنید که من چه کنم..با خودم ..احساساتم..توقعاتم..